سختی درسها (یادداشت‌های زندگی دکتر محمد رضا طاهری: جلد اول)

دو کوچه بالاتر از منزل اجاره ایی دایی موسی خدابنده، زمین کشاورزی وجود داشت که گاهی برای مطالعه به آنجا میرفتم. 

بعضی وقتها شخصی که معلم بنظر میرسید برای قدم زدن به آنجا می آمد. وی همزمان که قدم میزد رادیویی بهمراه داشت و به آن گوش میداد. 

وقتی این آقا را میدیدم پیش خود اینگونه فکر میکردم: خدایا، آیا آنروز فرا میرسد که درس و مشق نداشته باشم و مثل این آقا رادیو بدست و قدم زنان از وقت خود لذت ببرم.

در آنزمان فشار درسها بسیار زیاد بود و اکثر دانش آموزان از تجدید یا مردود شدن وحشت داشتند. البته دانش آموزان باهوش و بااستعدادی هم بودند که به بقیه کمک میکردند. 

در زمان من، چند نفر از هم دوره هایم از جمله تاج محمد کلیم و شهداد کلیم که از دانش آموزان نخبه بشمار میرفتند به منزل ما می آمدند و در ریاضیات به بنده کمک میکردند.

✍ احمد رضا طاهری. یادداشتهای زندگی دکتر محمد رضا طاهری: جلد اول (۱۳۲۴-۱۳۴۶)، انتشارات نسیم حجاز ۱۳۹۷

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *