با توجه به تجربه بنده، بدترین زمان در زابل بنظرم فصل امتحانات بود، یعنی از پایان اردیبهشت تا پایان خرداد (1340). در این زمان من و حمید میر عثمان هر شب زیر چراغهای برق در خیابان قدم میزدیم و با وجود میلیونها پشه درس میخواندیم. این موقع در واقع زمان شروع بادهای معروف 120 روزه بود. بعدا متوجه شدیم که بادهای شدید 120 روزه تابستان چه مزایایی میتواند برای زابل داشته باشد. این بادها پشه ها را با خود میبرد. حقیقتا، در غیر اینصورت، در میان این پشه ها کسی نمیتوانست زندگی کند.
در یکی از شبها که با اتومبیل عازم روستا بودیم وقتی چراغهای ماشین روشن بود انبوهی از پشه ها چون ابری مانع دید راننده میشد. وقتیکه باد نمی وزید در روستاها پشه زیاد بود و هنگام پخت غذا یا صرف غذا بدون شک پشه یا پخته و یا خورده میشد. یک شب که در روستایی مهمان بودم غذا خوب نچسبید و با کلی دعا و صلوات غذا خوردم.
✍ احمد رضا طاهری. یادداشتهای زندگی دکتر محمد رضا طاهری: جلد اول (۱۳۲۴-۱۳۴۶)، انتشارات نسیم حجاز ۱۳۹۷.
دیدگاهتان را بنویسید