گفتگو با استاد پیر محمد ملازهی

مصاحبه کننده : محمد صدیق دهواری
تاریخ مصاحبه : دی ماه ۱۳۹۲
زمان مصاحبه : یک ساعت و ۱۴ دقیقه
زبان گفتگو : بلوچی – فارسی
ویرایش : عارف خدابنده

نام آشنایی از دیار مردان فرهیخته، از روستایی دورافتاده در بلوچستان که مرزهای جغرافیایی را درنوردید و در رسانه‌های بین‌المللی درخشید. شخصیتی که این روزها با تحولات اخیر به‌عنوان چهره‌ای شناخته‌شده، برای نسل جوان تبدیل‌شده و سخنانش در گروه‌های مختلف دست‌به‌دست می‌گردد. زاده روستای پسکوه، در حاشیه شمالی کوه سر به فلک کشیده بیرک، از توابع سراوان بزرگ که مادران گمنام؛ اندیشمندان و دانشمندان و نام آورانی همچون او در دامان خود پرورش داده اند. پس از تحصیلات ابتدای، به علت نبود دبیرستان در سراوان در دهه چهل، برای گرفتن دیپلم، ناچار رهسپار زاهدان شد. جاذبه های شهری، عشق به ادامه تحصیل و شرکت در کنکور، دانش‌آموز روستایی را به تهران کشاند و علی‌رغم پذیرفته شدن در دانشگاه و اشتغال در وزارت کشاورزی، آموزش‌وپرورش، صداوسیما در (تهران و نوشهر و بمپور) گمشده خود را در رسانه یافت.

اری از استاد پیرمحمد ملازهی، شخصیت نام آشنا با شما سخن می گویم: فعالیت جبهه آزادی‌بخش بلوچستان در بغداد در دهه پنجاه، توجه رژیم پهلوی به مناطق قومیتی، همچون بلوچستان و کردستان و گسترش برنامه‌های رادیو در مراکز این دو استان‌ را در برداشت وسبب انتقال ایشان به رادیو تلویویزن در تهران و پس از مدتی به انتقال به زاهدان گردید. تحلیلگر شرق آسیا که فعالیت رسانه‌ای خویش را با مجله زنجانی در سال 1346 در تهران آغاز کرده بود با حضور در برنامه‌های رادیو زاهدان در آن دهه، سبب رونق بخشیدن برنامه‌ها گردید و در کنار استادان اشرف سربازی و کریم بخش داودی، دیگر تولیدکنندگان و مجریان رادیو به غنای برنامه‌ها و جذب مخاطب افزود و فرصتی فراهم تا با شخصیت تکثرگرای مولوی عبدالعزیز ملازاده ارتباط تنگاتنگی برقرار سازد.

توجه به تحصیل‌کردگان بلوچ و سیستانی و جذب آنان در عرصه تصمیم‌گیری از سوی مولوی عبدالعزیز ملازاده، سبب شد، استاد پیرمحمد ملازهی در کوران حوادث پیش از انقلاب، حین انقلاب در زاهدان در کنار ایشان مانده و این حلقه را گسترش دهد و تحصیل گردان و نخبگان فارغ از قومیت و مذهب در ان حلقه با کوشش این فعال سیاسی اجتماعی جای گرفتند. در حادثه خونین عیدگاه در فروکش دادن التهاب و بازگشت آرامش به شهر در کنار مولانا با تنظیم بیانیه و انتشار در رادیو نقش‌آفرینی داشت. از سوی دیگر این حلقه ارتباط بین تحصیل کردگان و مولانا عبدالعزیز، پیشوای مذهبی و سیاسی بلوچستان چنان مستحکم و اجرائی بود که در سفر به تهران باهدف دیدار و گفتگو و رایزنی باشخصیت‌های طراز اول انقلاب، جمعی از سیستانی‌ها و بلوچ‌های تحصیل‌کرده او را همراهی و سبب صدور احکام انتصاب استاندار و رئیس دانشگاه سیستان و بلوچستان از میان جامعه دانشگاهی بلوچ شد.

تا انتقال به تهران در سال 1359 این فعالیت ها ادامه یافت و علی‌رغم بازنشستگی از دهه هفتاد، همچنان پایتخت‌نشین است.حضور در تهران فرصتی فراهم نمودتا نویسنده وصاحب نظر اندیشمند، در بزنگاه‌های تاریخی با ارائه مقاله، مصاحبه، میزگرد، نشست با اصحاب رسانه و شخصیت‌های ملی، توجه ایرانیان را به بلوچستان معطوف دارد تا جائیکه سبب انتشار دو ویژه‌نامه مجله چشم‌انداز ایران و گفتگو (1390) به استان سیستان و بلوچستان باشد و این امر همچنان تداوم دارد. به‌عنوان تحلیل‌گر توانایی در حوزه‌های بلوچستان، خاورمیانه، آسیا با صداوسیما و دیگر رسانه‌ها همکاری کرده و با ارائه هزاران تحلیل، نوشتار؛ مصاحبه، کامنت به شخصیتی صاحب‌نام با تحلیل‌های واقع‌بینانه، با داده‌های متقن تبدیل‌شده است که هرگز به دنبال رانت و رانت خواهی نگشته وزندگی سالم و پاکی، برای خود برگزید.

پیرمحمد ملازهی، گنجینه‌ای از خاطرات شفاهی بلوچستان معاصر است که متأسفانه خاطرات مکتوب ایشان که به موسسه‌ای برای چاپ سپرده‌شده است و پیش‌تر نیز دست یکی از فعالان فرهنگی بلوچ بود، هنوز به زیور چاپ آراسته نشده است و علاقه‌مندان به تاریخ بلوچستان و دوستداران این شخصیت دوست‌داشتنی و فروتن از مطالعه این بخش از تاریخ محروم مانده‌اند. تجارب گران‌سنگ چندین دهه از حضور و رصد مستمر عرصه‌های مختلف فرهنگی، سیاسی و اجتماعی که در اختیار نسل حاضر گذاشته، مسلماً به عنوان میراثی مکتوب در صفحات زرین تاریخ معاصر به یادگار خواهد ماند.

این گنجینه فراوان گرچه در روزنامه خاص و وبلاگ و سایت و کانال تلگرامی به‌صورت متمرکز ارائه نشده و به‌عنوان مجموعه‌ای واحد گرداوری نشده‌ است، میراثی مکتوب بوده که با دقت، نگارش یافته است. کاش که این مهم را یکی از پژوهشگران و محققان بر عهده می‌گرفت و با موضوع‌بندی مجموعه بی‌نظیری از تاریخ معاصر ارائه می‌داد.. نوشته های ساده؛صادق،قابل فهم برای همه؛ تحلیل‌های ایشان درباره بلوچستان نشان از عمق شناخت به زادگاهش هست و علی‌رغم مرکز نشینی ارتباطش را با مردمش قطع نکرده و ریز حوادث و رخدادهای بلوچستان را در کنار مسائل کلان بین المللی رصد می‌کند.

بی‌گمان این شخصیت باوقار سرمایه بزرگ بدون جایگزین، مایه افتخار این نسل و نسل‌های آینده هست و تاریخ معاصر بلوچستان کمتر چنین شخصیتی به خود دیده است که باورهایش را بدون هراس وملامت ملامتگران بیان می دارد و خود نشان از جایگاه رفیع ایشان دارد. بایستی همچنین شخصیتی با کوله باری از تجربه و رشادت را که باشهامت می‌گوید و می‌نویسد را ارج نهاد؛ چراکه تاریخ معاصر بلوچستان نسبت به شخصیت‌های خود غفلت ورزیده است! و پاسداشت و معرفی شخصیت‌ها را در زمان حیات مورد بی توجهی قرار داده است.

این در حالی است که وزارت امور خارجه و صداوسیما در دولت های مختلف، می‌توانستند از ایشان به‌عنوان مشاوری زبده، فراتر از تحیلگری توانا بهره‌گیری نمایند، باشد اینک، دیدگاه‌های ایشان در باره بلوچستان مورد توجه نهادهای تصمیم گیر قرار گیرد. صدا و تصویر استاد پیرمحمد ملازهی را برای نخستین بار در دهه هفتاد در صفحه تلویویزن دیدم و ذهن پرسشگرم را واداشت تا او را بیایم. در فروردین هشتاد ارتباط تلفنی برقرار کردم درکلامش تواضع وفروتنی یافتم، از بزرگ‌مردی‌اش حکایت می کرد، مکالمه ای کوتاه اما پربار، مشتاق به زیارتش، سال هشتاد این اشتیاق به سرآمد، چهره رسانه ای را در منزلش دیدار نمودم، تواضع و فروتنی وشکسته نفسی و ساده زیستی اش مرا سخت منقلب کرد، در کنار همسرمهربانش، زن و شوهری, دانشمند ؛ مهربان ومهمان نواز؛ به گرمی از من ناآشنا استقبال کردند، حواء رحمانی، از نخستین زنان تحصیل کرده بلوچ،یادگار پرافتخار خاندان بزرگ رحمانی؛ زبان بلوچی را علی رغم سال ها دوری از بلوچستان وتحصیلات عالی دانشگاهی وتدریس، بدون هیچگونه تکلف با همان لهجه وکلمات ناب می کردند که خود نشاندهنده حفظ ارزش های سنتی خویش و پاینبد بودن به اداب وسنن آباء واجدادی وبازهم در دیماه 1392 در منزلش در تهران دیداری دیگر با جمعی از دوستان صورت گرفت، گفتگویی کوتاه ولی صمیمانه از زندگی‌نامه و خاطراتش که در پایان گفتگو، ضمن تحلیلی از اوضاع بلوچستان در آن سال‌ها توصیه‌های نیز به نسل جوان داشت.

متن از : محمد صدیق دهواری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *